کد مطلب:36111
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:13
اين مطلب در فلسفه ثابت شده است كه موجودي كه داراي قوه كمال و فعليت است وقتي از حالت بالقوه به حالت بالفعل برسد , ديگر ممكن نيست كه بعد از آن دوباره به حالت قوه بودن برگردد , همچنين هر موجودي از حالت كاملتر خود به حالت ناقصتربرنمي گردد . از ايـن رو وقـتي انسان مي ميرد به حالت تجرد نفس دست مي يابد از موجودمادي قوي تر و كاملتر است : بنابراين محال است كه بعد از مرگ دوباره به جسم مادي تعلق پيدا كند زيرا اين امر مستلزم رجوع شي ء به قوه است بعد از خروج ازقوه و رسيدن به فعليت .
رجـوع از فعل به قوه بعد از خروج از آن قوه محال است اما برگشت مرده به حيات دنيا و نيز مسخ از مصاديق اين امر نيستند . زيرا جوهر انساني يا حيواني يانباتي يا جسماني هنگامي كه در مسير كمال قرار مي گيرند از طرق و ابزار و وسايلي استفاده مي كنند كه مثلا پس از مرگ از آن ابزار ديگر استفاده نمي كنند . بـه عـبـارت ديـگـر اگـر مـوجودي داراي نفس مجرده بود تجرد نفس قبل از تعلق آن به ماده و حين تعلق آن و بعد از مفارقت همچنان باقي است و در صورت تعلق مجدد نيز تجرد آن باقي است . مرگ تنها ادات و ابزاري كه به منزله رابطه فعل نفس با ماده بود را از اومي گيرد و از آن پس نفس ديگر قادر به انجام افعال مادي كه نياز به جسم و ابزارمادي دارد , نخواهد بود .
تفسير الميزان ج 1
طباطبائي - سيد محمد حسين
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.